خلاصهی کتاب:
در سال 2024 میلادی، دنیای واقعی جایی ناخوشایند است. وید واتس جوان تنها زمانی که خود را واقعا سرزنده حس میکند، وقتی است که به آرمانشهر مجازیاش متصل میشود.
وید زندگیاش را وقف مطالعه و حل معماهایی کرده است که در آن چارچوبه دیجیتالی پنهان کردهاند؛ معماهایی که مبتنی بر جنون مسخشدگی خالق آن آرمانشهر در فرهنگ پاپ دهههای گذشته و وعدهاش برای کسب ثروتی بیکران است که با حل آن معماها به کف میآید.
با این حال، وقتی وید از قضا نخستین سرنخ را پیدا میکند ، درمییابد که بازیکنان دیگری هم هستند که برای دستیابی به جایزهی نهایی حاضرند او را به قتل برسانند.
مسابقه آغاز شده است و اگر وید قصد زنده ماندن دارد ، باید آن را ببرد و با دنیایی واقعی رو در رو شود که همواره از آن گریخته است.
معرفی و بررسی اثر:
یک کتاب با سطح هیجان بالا، نوشته شده توسط یک گیک واقعی. ارنست کلاین بهوضوح بسیاری از تجربیات خودش را در قالب این رمان پیشروی ما گذاشته است. تجربیاتی که شخصاً بهعنوان یک گیمر بعضی از آنها را در کودکی تجربه کردهام و با یادآوری آنها در این کتاب، باز هم سراغ بعضیشان رفتم.
کلاین در این کتاب جهانی بهشدت خواستنی و جذاب برای خوانندگانش طراحی کرده که در قالب یک بازی نوشته شده؛ معماهایی مطرح کرده تا کسی که کتاب را در دست دارد، با شوق آنها را دنبال کند و حتی خودش نیز درگیر شود.
حدود صد صفحهی اول پیشدرآمدیست بر هرچه شما در طول کتاب نیاز دارید. البته باید با دقت به یاد بسپارید تا مجبور نشوید در ادامه، به آن برگردید.
در ادامه اتفاقات پشتهم، نظم خوانش شما را حفظ میکنند. نوع ارجاعات به فرهنگ و شرایط دهه 80 میلادی حتی برای کسانی که با آن آشنا نیستند نیز سرگرم کننده است.
فضاسازی بسیار خوبی شکل گرفته و خواننده در بسیاری از موارد میتواند خود را در بطن داستان حس کند. دیالوگها جالب و پیشبرنده هستند و کاراکترهایی که باهم گفتگو انجام میدهند، از همان ابتدا نوع راه و منش خود را نشان میدهند تا خواننده خط مشی شخصیتها را از ابتدا بشناسد. عناصر داستانی در طول کتاب بهخوبی قابل شناسایی هستند. قهرمان داستان– پارزیوال– از الگوی سفر قهرمان جوزف کمپبل پیروی میکند. یک چهرک سطح سه که با پیشروی در داستان، خود را به سطح 99 که آخرین سطح است میرساند و در این بین، با سفرهای مختلف به اقصی نقاط، سعی میکند تا راز تخممرغ هلیدی را رمزگشایی کند. همین تخممرغ هلیدی بهنوعی بهترین مکگافین داستان محسوب میشود. بهعنوان بستر یک بازی برخط، هیچچیز جز یک تخم طلایی پنهان در میان معماها و دروازهها نمیتوانست شخصیتهای داستان را بهسمت آن هل دهد. پایان بخشی قابل توجهی از فصلها و زیرفصلها، دارای تعلیق فرجامهای خوب و قابل توجهی هستند که به کشش داستان افزوده است. این تعلیق فرجامها البته بالا و پایین دارند اما به نظر میآید ارنست کلاین توانسته تعادل نسبی میان قوی و ضعیف در نوشتهاش برقرار کند.
در کنار این اما، بعضی نکات شاید نهچندان دلچسب نیز در بین عناصر داستانی آن دیده شود. در بعضی قسمتها نیاز به توصیفات بیشتری بود و حتی پیشروی شخصیت میتوانست به قلم کشیده شود و بهتر بود که کشیده شود، که این اتفاق نیافتاده است. امدادهای غیبی استفاده شده در روند کمک به شخصیتها، میتوانست دلنوازتر و پنهانتر نمایش داده شوند. در بعضی موارد خواننده انتظار سختی زیادی دارد و با دیدن نحوه حل مرحله پیشرو انگار که بگوید: «چه راحت رد شد.» از آن قسمت میگذرد. این بهخودیخود در روند خوانش ممکن است ایرادی ایجاد نکند و حتی خواننده خوشحال باشد که بهسرعت یکی از موانع از سرراه شخصیت/شخصیتها برداشته شده است اما، با نگاهی دقیقتر متوجه خواهیم شد مراحل ابتدایی برای کاراکتر سختتر به دست آمده تا مراحل نهایی. راهنماییهایی که هربار چراغی برایش روشن کرده است، در ادامه واضحتر و پررنگتر بودهاند. هرچند در ادامه به ناگهان بهنظر مشکل بزرگی کلاین برای قهرمان داستان ایجاد کرده، اما این هم بهخوبی گذر میکند. پایان نیز همانطور که خوانندگان انتظار دارند پیش میآید.
در جمعبندی کلی، بازیکن شمارهی یک آماده، رمانی هیجانانگیز و پرکشش برای اکثر سنین است که خواننده را به عمق بازی طراحی شده میبرد و ساعتها میتواند سرگرمکننده باشد. خواندن آن به هر دوستدار بازیهای مجازی، سبک ماجراجویی و خورههای اطلاعات پیشنهاد میشود.
بازیکن شمارهی یک آماده
نوشتهی: ارنست کلاین
با ترجمهی: پیمان اسماعیلیان
منتشرشده از انتشارات باژ
سید امیرمهدی میرحسینی